سفر نامه

سفر نامه

سفر نامه

سفر نامه

سلام خوش آمدید

یک روز در بازارهای رنگارنگ تبریز

سه شنبه, ۸ مرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۴۲ ق.ظ

تبریز، شهر تاریخ و فرهنگ، با بازارهای پرجنب‌وجوش انگار یه تابلوی نقاشی زنده‌ست. از عطر ادویه‌ها و زعفرون که تو هوا می‌پیچه تا صدای چانه‌زنی فروشنده‌ها و رنگ‌های فرش‌های دست‌بافت که چشم رو خیره می‌کنه، بازارهای تبریز یه دنیای پر از حس و حالن. حالا تصور کن یه روز کامل رو تو این بازارها بگذرونی، تو کوچه‌پس‌کوچه‌های تاریخی قدم بزنی، با محلی‌ها گپ بزنی و از غذاها و سوغاتی‌های خوشمزه لذت ببری. تو این مقاله قراره ببرمت به یه ماجراجویی تو بازارهای رنگارنگ تبریز، از بازار بزرگ و تاریخی تا بازارچه‌های محلی. تجربه‌های خودمو از گشت‌وگذار تو این شهر باهات شریک می‌شم و راهنمایی‌ات می‌کنم که چطور یه روز به‌یادموندنی داشته باشی. آماده‌ای؟ کوله‌تو بردار و بریم وسط شلوغی بازار!

چرا بازارهای تبریز؟

تبریز یه شهر معمولی نیست؛ پایتخت فرش ایرانه، یه زمانی مرکز تجارت جاده ابریشم بوده و هنوزم بازارش قلب تپنده شهره. بازار بزرگ تبریز که از سال 1389 تو فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده، یکی از بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین بازارهای سرپوشیده دنیاست. این بازار فقط یه جای خرید نیست؛ یه موزه زنده‌ست که هر گوشه‌ش یه داستان از تاریخ، فرهنگ و زندگی مردم تبریز داره. از راسته‌های فرش و زرگری بگیر تا حجره‌های پر از ادویه و شیرینی‌های سنتی، اینجا پر از رنگ و زندگیه.

من اولین بار که پامو تو بازار تبریز گذاشتم، فکر می‌کردم قراره فقط چندتا سوغاتی بخرم و برم. ولی وقتی وارد شدم، انگار تو یه دنیای دیگه بودم. سقف‌های گنبدی، کاشی‌کاری‌های قدیمی، صدای زنگوله‌های کاروانسرا و خنده‌های فروشنده‌ها منو برد به یه سفر تو زمان. حالا بذار برات از یه روز خیالی تو بازارهای تبریز بگم که چطور می‌تونی حسابی کیفشو ببری.

صبح تو بازار بزرگ: شروع با انرژی

بهترین راه برای شروع یه روز تو تبریز، صبح زوده. ساعت 8 صبح که بازار تازه داره نفس می‌کشه، برو به بازار بزرگ تبریز تو محله قدیمی شهر. از میدان ساعت پیاده راه بیفت و وارد کوچه‌های منتهی به بازار شو. اولین چیزی که توجهتو جلب می‌کنه، بوی نون تازه‌ست که از نانوایی‌های اطراف میاد. من یه بار تو یه نانوایی نزدیک راسته‌بازار یه نون سنگک داغ گرفتم و با پنیر محلی و یه لیوان چای خوردم. هنوز مزه‌ش زیر زبونمه!

وارد بازار که می‌شی، سقف‌های گنبدی و نورهایی که از پنجره‌های بالای سر می‌تابن، حس یه فیلم تاریخی بهت می‌ده. اول برو راسته فرش‌فروش‌ها. این راسته پر از فرش‌های دست‌بافت تبریزه که طرح‌هاشون انگار دارن یه قصه تعریف می‌کنن. اگه قصد خرید نداری، فقط قدم بزن و از رنگ‌های قرمز، آبی و طلایی فرش‌ها لذت ببر. یه فروشنده به اسم آقا بهرام برام تعریف کرد که هر طرح فرش یه داستان داره، از قصه‌های عشقی بگیر تا نمادهای طبیعت. حتی اگه چیزی نخریدی، گپ زدن با این آدما خودش یه تجربه‌ست.

بعد برو تیمچه مظفریه، یکی از زیباترین بخش‌های بازار. این تیمچه پر از مغازه‌های فرش و گلیم با سقف گنبدی بلند و کاشی‌کاری‌های قدیمیه. من اونجا یه گلیم کوچیک به قیمت 500,000 تومن خریدم که هنوزم تو خونه‌م پهنه و هر بار که می‌بینمش یاد تبریز می‌افتم.

ظهر: غذا و گپ تو کاروانسرا

نزدیکای ظهر که گرسنه‌ت شد، برو به یکی از کاروانسراهای بازار مثل کاروانسرای حاج حسین. این کاروانسراها قدیما محل استراحت تاجرا بودن و حالا پر از مغازه و چایخونه‌های سنتی‌ان. تو یکی از این چایخونه‌ها، یه بشقاب کباب بناب با نون داغ و ماست محلی سفارش بده. کباب بناب تبریز یه چیز دیگه‌ست؛ گوشت تازه، زعفرون و یه کم کره که روش آب می‌شه. من یه بار تو چایخونه حاج رسول یه کباب خوردم که با دوغ محلی سرو شد. قیمتش حدود 150,000 تومن بود و انقدر خوشمزه بود که هنوزم خوابشو می‌بینم!

تو کاروانسرا، با آدمای محلی گپ بزن. من با یه پیرمرد به اسم حاج اکبر آشنا شدم که داشت از قدیما تعریف می‌کرد، از وقتی که کاروان‌های شتر از بازار رد می‌شدن و تاجرا از هند و چین می‌اومدن تبریز. این داستانا انگار بازارو زنده‌تر می‌کنه.

بعدازظهر: گشت تو راسته‌های بازار

بعد از ناهار، برو گشتی تو راسته ادویه‌فروش‌ها. اینجا پر از کیسه‌های رنگارنگ زعفرون، زردچوبه، دارچین و سماقه. عطر ادویه‌ها انقدر قویه که انگار تو یه باغ عجیب و غریب راه می‌ری. من یه بسته زعفرون اعلا به قیمت 100,000 تومن خریدم و هنوزم تو آشپزی ازش استفاده می‌کنم. اگه دنبال سوغاتی ارزون و کاربردی هستی، ادویه‌ها و خشکبار تبریز بهترین انتخابن.

یه کم اون‌طرف‌تر، راسته زرگرها رو پیدا می‌کنی. ویترین‌های پر از طلا و نقره که زیر نور می‌درخشن، حسابی چشم‌نوازن. حتی اگه قصد خرید نداری، تماشای کارای دست‌ساز زرگرای تبریزی حالتو خوب می‌کنه. یه فروشنده بهم گفت که خیلی از طرح‌های طلا اینجا از نقوش فرش‌های تبریزی الهام گرفته شدن.

اگه دنبال یه جای خلوت‌تر هستی، برو تیمچه شعربافان. این تیمچه کوچیک‌تره، ولی پر از پارچه‌های سنتی و ترمه‌ست. من اونجا یه رومیزی ترمه به قیمت 300,000 تومن گرفتم که حالا شده سوغاتی محبوب مهمونام.

غروب: شیرینی و چای تو بازارچه‌های محلی

غروب که شد، برو به یکی از بازارچه‌های محلی نزدیک بازار بزرگ، مثل بازارچه شتران. این بازارچه‌ها کوچیک‌ترن، ولی پر از حس و حالن. مغازه‌های شیرینی‌فروشی پر از قرابیه، نوقا و باقلوای تبریزی‌ان. من تو یه مغازه کوچیک یه جعبه قرابیه با مغز بادوم گرفتم (حدود 200,000 تومن) و با یه فنجون چای تو یه چایخونه نزدیکش خوردم. ترکیب شیرینی ترد و چای داغ تو هوای خنک غروب تبریز، یه حس بهشتی داره.

اگه وقت داشتی، یه سر به مسجد جامع تبریز بزن که درست کنار بازاره. این مسجد با کاشی‌کاری‌های آبی و فضای آرومش، جای خوبی برای یه استراحت کوتاهه. من اونجا نشستم و به صدای اذان غروب گوش دادم. انگار همه شلوغی بازار یه لحظه آروم شد.

شب: گپ و گفت و خرید سوغاتی

شب که شد، بازار بزرگ کم‌کم خلوت می‌شه، ولی هنوزم زندگی توش جریان داره. برو به سرای گرجیلر یا سرای دودری که پر از مغازه‌های صنایع دستیه. از چرم تبریز بگیر تا ظرف‌های مسی و میناکاری‌شده، اینجا پر از سوغاتی‌های باحاله. من یه جفت گیوه دست‌دوز به قیمت 400,000 تومن خریدم که هنوزم تو سفرهام می‌پوشمش.

برای شام، اگه هنوز تو بازار هستی، یه کوبیده یا جوجه‌کباب تو یکی از کبابی‌های اطراف بازار بخور. رستوران‌های ساده مثل کبابی حاج علی غذاهای خوشمزه با قیمت مناسب دارن (حدود 100,000-150,000 تومن برای یه وعده). اگه دنبال جای شیک‌تری هستی، رستوران حاج مجید نزدیک میدان ساعت هم گزینه خوبیه.

نکات برای گشت تو بازارهای تبریز

برای اینکه یه روز تو بازارهای تبریز حسابی بهت خوش بگذره، این نکات رو یادت باشه:

  1. صبح زود برو: بازار صبح‌ها خلوت‌تره و فروشنده‌ها با حوصله‌تر باهات گپ می‌زنن.

  2. کفش راحت بپوش: بازار بزرگ خیلی بزرگه و پیاده‌روی زیادی داره. یه کتونی راحت کارتو راه می‌ندازه.

  3. نقشه یا راهنما: بازار مثل یه迷路ه. یه نقشه کاغذی یا اپلیکیشن مثل گوگل مپ همراهت باشه. اگه گم شدی، از مغازه‌دارها بپرس؛ خیلیاشون راهنمایی می‌کنن.

  4. چانه بزن: تو بازار تبریز چانه‌زنی یه رسمه! با لبخند و احترام قیمت رو بیار پایین.

  5. پول نقد: خیلی از مغازه‌ها کارتخوان ندارن، پس یه مقدار پول نقد همراهت باشه.

  6. احترام به فرهنگ محلی: تبریزی‌ها آدمای مهربون و خونگرمی‌ان. با احترام باهاشون برخورد کن و اگه دعوتت کردن به چای، رد نکن!

داستان‌های بازار: ملاقات با آدمای باحال

یکی از بهترین بخش‌های گشت تو بازار تبریز، آدمایی‌ان که باهاشون آشنا می‌شی. یه بار تو راسته ادویه‌فروش‌ها، یه آقایی به اسم حاج رحیم منو دعوت کرد به مغازه‌ش و یه چای زعفرونی بهم داد. داشت از پدرش تعریف می‌کرد که 50 سال تو همین بازار ادویه می‌فروخت و حالا خودش ادامه‌دهنده راهشه. یا یه بار دیگه، تو تیمچه مظفریه، یه خانم مسن به اسم خاله زینب ازم پرسید از کجا اومدم. وقتی گفتم برای سفر، یه بسته نوقا بهم داد و گفت: "اینو بخور که شیرینی تبریز همیشه یادت بمونه."

این گپ‌ها و داستان‌ها بازار رو از یه جای خرید ساده به یه تجربه فرهنگی تبدیل می‌کنن. انگار هر حجره یه قصه داره و هر فروشنده یه تیکه از تاریخ تبریزه.

یه روز خیالی تو بازارهای تبریز

تصور کن صبح با یه نون سنگک داغ و پنیر شروع می‌کنی و وارد بازار بزرگ می‌شی. تو راسته فرش‌فروش‌ها قدم می‌زنی و از رنگ‌های فرش‌ها کیف می‌کنی. ظهر تو کاروانسرای حاج حسین یه کباب بناب می‌خوری و با یه فروشنده درباره تاریخ بازار گپ می‌زنی. بعدازظهر تو راسته ادویه‌فروش‌ها زعفرون و سماق می‌خری و تو تیمچه شعربافان یه رومیزی ترمه برمی‌داری. غروب تو یه چایخونه قرابیه و چای می‌خوری و شب با یه جعبه نوقا و یه جفت گیوه دست‌دوز برمی‌گردی اقامتگاهت. کل هزینه این روز با خرید و غذا و گشت‌وگذار می‌تونه کمتر از 1,000,000 تومن باشه!

چرا باید تو بازارهای تبریز گشت بزنی؟

بازارهای تبریز فقط یه جای خرید نیستن؛ یه سفر به قلب تاریخ و فرهنگ ایرانن. از سقف‌های گنبدی و کاشی‌کاری‌های قدیمی بگیر تا عطر ادویه‌ها و خنده‌های آدمای محلی، همه‌چیز اینجا پر از زندگیه. تبریز شهریه که انگار هر گوشه‌ش یه قصه داره، و بازارش بهترین جا برای شنیدن این قصه‌هاست. پس یه روزتو خالی کن، یه جفت کفش راحت بپوش و بزن به قلب بازار. تبریز منتظرته با رنگ‌هاش، عطراش و آدمایی که دلشون به گرمی کباب بنابه!

  • vahid vahid

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

محل نمایش سفر نامه ها و دل نوشته های سفر

طبقه بندی موضوعی